سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قاصدک پر طلایی(حمیدرضا قدرتی)
09132147634***09190424302****09136931595
گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من گروه طراحی قالب من
.


مردم می گویند، ” آدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید.” اما باید اینگونه باشد، ” خوبی را در آدم ها پیدا کنید و بدی آن ها را نادیده بگیرید. ” هیچکس کامل نیست********دنیا هم به آدمهای خوش بین نیاز دارد هم به آدمهای بد بین چون افراد خوش بین هواپیما میسازند،افراد بدبین چتر نجات!
آرشیو وبلاگ

انس با بهترین دوست

به کوشش: علی باباجانی

 


47


گاهی می‏شود که حرف‏هایی داریم، ناگفتنی‏هایی که در گوشه‏ای از دلمان مانده؛ دردِ دل‏هایی که نمی‏توان آن را با کسی در میان گذاشت. هیچ کس این حرف‏ها را نباید بشنود. هیچ کس از این دردها نباید سر در بیاورد، جز او؛ او که بهترین دوست است. آن وقت است که در تنهایی خود، خلوت می‏کنیم، سفره‏ای باز می‏کنیم به اندازه تنهایی خود، و دل و دیده و زبان را آماده می‏کنیم برای گفتن حرف‏های نگفتنی. حتماً کسی آن بالا هست که این حرف‏ها را بشنود. آن وقت است که می‏رویم و درِ خانه‏اش را می‏زنیم، با دلی پاک، با نگاهی ابری و بیانی هر چند ناقص. می‏رویم به سراغ او که نزدیک‏تر از خودمان به ماست و مونس‏ترین یار، وفادارترین دلدار، و تنها مَحرم راز ماست. آن وقت است که با او مأنوس می‏شویم و از خودمان و درباره همه چیز می‏گوییم؛ و به راستی که خدا بهترین مَحرم راز است.
به این بهانه، به سراغ چند تن از طلبه‏های جوان حوزه علمیه قم رفتیم و از آنان پرسیدیم که: - اُنس با خدا یعنی چه؟
- چرا باید با خدا انس داشت؟
- انس با خدا چه شرایطی باید داشته باشد؟
- انس با خدا چه تأثیری در زندگی ما دارد؟
طلبه جوانی در گوشه‏ای از حرم مطهّر حضرت معصومه(س)، تنها نشسته است و درسش را مرور می‏کند. سؤال‏ها را با او در میان می‏گذارم. بی آن که خودش را معرّفی کند، می‏گوید:
باید بپرسید چرا نباید با خدا انس داشته باشیم؟ چون او تنها کسی است که مأنوس بودن با او می‏تواند در موفّقیت‏های ما تأثیرگذار باشد. این یک نیاز است. نیاز واقعی هر انسان است که با خدا انس داشته باشد. من فکر می‏کنم انس داشتن با خدا آمادگی می‏خواهد. گاهی هم زندگی طوری پیش می‏رود که شرایط را برای انس با خدا فراهم می‏کند. گاهی هم باید خودمان شرایط را فراهم کنیم، وضویی بسازیم و به جایی برویم که فقط بتوانیم با او خلوت داشته باشیم. با این حال، در همه لحظه‏های زندگی باید به این فکر باشیم که مونس ما خداست. انس با خدا، تأثیرات فراوانی دارد. باعث تمرکز انسان در کارهایش می‏شود. دل آدم را متوجّه نیروی خاصّی می‏کند و مسیر رسیدن به موفّقیت را برایش هموار می‏کند.
عزیزاللَّه رضایی، طلبه اهل افغانستان است که پایه سوم تحصیلی خود را در مدرسه امام باقر(ع) می‏گذراند. او می‏گوید: انس با خدا، یعنی رابطه داشتن با خدا از طریق راز و نیاز. ما چون به خدا احتیاج داریم، باید با او انس داشته باشیم. وقتی که به دستورهای خداوند عمل کنیم، خود به خود، شرایط انس با خدا فراهم می‏شود. این می‏تواند تأثیرهای زیادی در زندگی انسان بگذارد، از جمله آن که سختی جان کَندن را برای او آسان می‏کند.
محمّد قمی، طلبه پایه ششم حوزه و دانشجوی رشته فلسفه است. او منتظر دوستانش است که بیایند تا به مُباحثه بنشینند. به همین خاطر، مختصر و خلاصه می‏گوید: انس با خدا، یعنی تقرّب. فطرت آدمی بر این میل استوار است؛ مانند فطرت‏های دیگر بشر، از جمله رسیدن به آرامش و جاودانگی و زیبایی.
در مورد آثار انس با خدا از شنیده‏های ما این طور برمی‏آید که انس با خدا، آثار بی‏حدّ و حسابی دارد؛ از جمله رسیدن به آرامش بی‏پایان و معنویت سرشار، و جهت‏دار شدن زندگی.
سید مهدی هاشمی، طلبه جوانی است که با دوستانش از اصفهان به قم آمده. او در اصفهان درس می‏خوانَد. با حوصله به سؤال‏های ما چنین جواب می‏دهد:
انس، اوج علاقه و عشق نسبت به کسی و یک دل و یک رنگ بودن با اوست.
از آن جا که انسان برای رسیدن به کمالْ آفریده شده، باید در طی طریق، به یک منبع مورد اطمینانْ متّصل باشد که بهترین پشتوانه، خدا و انس با اوست.
شرط مهم انس با خدا، تبعیت محض و بدون هیچ چون و چرایی است.
بهترین و واضح‏ترین تأثیر انس با خدا، رسیدن به کمال است که در صورت تحقّق انس با خدا، موانع را به راحتی می‏توان پشت سر گذاشت.
هادی صادق‏زاده هم یکی از طلبه‏های جوانی
 


48


است که به پرسش‏های ما این گونه جواب می‏دهد:
خود کلمه انس، از مؤانسه و هم‏نشینی می‏آید. انسان‏ها را هم به این خاطر انسان می‏گویند که معمولاً با هم انس می‏گیرند و هم‏نشین هم می‏شوند. انس با خدا، یعنی هم‏نشینی با خدا. حال این سؤال پیش می‏آید که مگر خدا جا و مکان دارد که ما برویم و با او هم‏نشین شویم تا انیس و مونس یکدیگر شویم؟ خدا که دیده نمی‏شود تا برویم و هم‏نشین او شویم. خداوند متعال، جسم نیست که ما او را ببینیم و جا و مکان هم ندارد؛ ولی «إنّ اللَّه أقرب الیکم مِن حَبل الوَرید؛(1) خداوند، از رگِ گردن به شما نزدیک‏تر است». از مضمون و محتوای بعضی از احادیث قدسی برمی‏آید که خداوند متعال را باید در دل‏های شکسته‏دلان پیدا کرد. مثلاً در حدیثی داریم که: «القلب حرم اللَّه، فلا تسکن حرم اللَّه غیراللَّه؛(2) قلب ، حرم خداست. در حرم خدا، غیر خدا را جایگزین مکن».
پس طبق آیه و حدیثْ معلوم می‏شود که انسان، به راحتی می‏تواند با خدا انس پیدا کند و هم‏نشین او شود، حتی در جای خلوتی که هیچ‏کس هم نیست. انسان، عاشق است و خدا، معشوق. این عاشق و معشوق، باید هم‏نشین باشند، با هم انس بگیرند و صحبت کنند. بزرگان فرموده‏اند که قرآن، نامه معشوق است برای عاشق. اگر می‏خواهی معشوق با تو حرف بزند، قرآن بخوان؛ چون قرآن، نسخه‏ای است که شفای همه دردهاست. اگر عاشق می‏خواهد با معشوق - که خدا باشد - ، حرف بزند، باید نماز بخواند و در پنج وقت شبانه روز، با او سخن بگوید.
انس با خداوند، باعث می‏شود که انسان به خدا یقین پیدا کند. وقتی که انسان به درجه یقین رسید، با او بیشتر انس می‏گیرد و هم‏نشین خدا می‏شود. این انس، باعث می‏شود که کارهای انسان و گفتار و رفتارش خدایی باشد. انسان، رنگ و بوی خدایی می‏گیرد و در مشکلات، توسط او یاری می‏شود.
انسان هر جا می‏رود، بلاها و مصایب با اوست. باید به سوی خدا برود تا در امان باشد. پس ما هیچ پناهگاهی بهتر و مطمئن‏تر از درِ خانه خدا نداریم و باید به درگاه او برویم و با او هم‏نشین شویم. به قول معروف، «با خدا باش، پادشاهی کن!». آخر این که انس با خدا، باعث می‏شود که انسان در همه جا خدا را حس کند و خدا هم به او کمک می‏کند.
محمّد بکایی، طلبه پایه ششم حوزه هم انس با خدا را عشق و محبّت و علاقه مخلوق نسبت به خالق می‏داند و می‏گوید: اگر انس با خدا نباشد، انسان، مثل موجود سرگردانی است که مبدأ هستی خود را گم کرده. نمی‏داند به کجا می‏رود و چه می‏کند؛ چون هیچ انسی ندارد و کم کم به سوی پوچگرایی و بی‏هدفی می‏رود.
انسان در هر جمع و گروهی که قرار می‏گیرد، سعی دارد که به بهترین جایگاه در آن گروه برسد و می‏خواهد خودش را با آن گروه، وفق دهد تا به کمال برسد. این انسان، اگر بخواهد با خدا انس داشته باشد، باید شرایطی را که خداوند برای انسان قائل است، به دست آورد. خداوند، کامل است و عاری است از تمام صفات سلبیه (منفی). انسان هم که نمی‏تواند مثل پیامبران الهی به نهایت کمال برسد؛ ولی باید سعی کند که در راه به دست آوردن شرایط انس با خدا، از هیچ تلاشی دریغ نکند.
شرایطی را که علی(ع) در «خطبه متّقین» نهج البلاغه ذکر کرده، می‏توان سرمشق و الگویی برای انس با خدا قرار داد. انس با خدا، تأثیرات فراوان و بسیار مهمّی دارد و دید و نگاه انسان را به محیط و جهان هستی عوض می‏کند. دید یک انسان عاشقِ خدا با دید یک انسان معمولی تفاوت زیادی دارد. پس انسانی که با خدا انس می‏گیرد، جهان را منظّم، جهت‏دار و تمام هستی را به سوی کمال و سعادت بشر می‏بیند. این دید، باعث می‏شود که نسبت به همنوعان خود، برادرگونه رفتار کند. انس با خدا برای رسیدن به سعادت و خوش‏بختی انسان در تمام عرصه‏های حیات، تأثیرگذار است.
محمّد رضا مطهّری، روحانی جوانی است که
 


49


جواب سؤال‏های ما را این گونه می‏دهد:
انس با خدا، یعنی با خدا بودن و همیشه به یاد او بودن و کارهای خود را برای رضای او انجام دادن. مثلاً کسی که معشوقی دارد، همیشه به یاد معشوق است و لحظه‏ای از یاد او غافل نیست. در حالات مجنون نقل کرده‏اند که روزی لیلی بالای سر او آمد و گفت: «ای مجنون! این قدر طالب من بودی، من آمدم». مجنون گفت: «مرا به تو نیازی نیست؛ بلکه با یاد تو خوشم!».
این همان انس با خدا است. البته اصولاً این گونه مفاهیم، دست نیافتنی هستند و نمی‏توان تعریف مشخّصی از آنها ارائه داد؛ بلکه این تعریف‏ها از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ یعنی چیزی که درک آن، مشکل است. لذا آن را به شی‏ء محسوسْ تشبیه می‏کنیم تا قابل درک شود.
انسان، مخلوقی است که خداوند، روح را آفرید و در کالبد او دمید. لذا همیشه دنبال خالقش می‏گردد و این، بحثی طولانی دارد که بزرگان عرفان و فلسفه، از آن به «عشق به کمال مطلق» تعبیر کرده‏اند. یعنی انسان همیشه دنبال هر چیزی که می‏گردد، همین که به آن رسید، بعد از مدّتی از آن بیزار می‏شود، غیر از خدا که گمشده حقیقی اوست. این جا بزرگان می‏گویند: انسان، فقط دنبال خداست و تا به او نرسد، آرام نمی‏گیرد. اصولاً انسان‏هایی که رنگ الهی دارند، همیشه یک آرامش خاصّی دارند که زندگی حضرت امام(ره) و مرحوم علامه طباطبایی(ره) و دیگر برزگان، نمونه بارز آن است.
انسان‏هایی که با خداوند مأنوس نیستند، دارای نوعی اضطراب و ترس هستند و همیشه نگران‏اند؛ ولی انسان‏های الهی، همیشه آرام‏اند و به آینده، امیدوار. لذا ما باید برای آرامش خود، با خداوند انس بگیریم. اگر انسان با او انس گرفت، لذّت حقیقی زندگی را خواهد فهمید. در احادیث ما وارد شده که: «المرءُ مع من أحب؛(3) مرد، با کسی است که او را دوست بدارد». پس اگر انسان، خداوند را دوست داشته باشد، خداوند همیشه با اوست و او هم همیشه با خداست و لذّتی بالاتر از این، قابل وصف نیست. راز خلقت، در انس با خداوند متعال است و بس.
حمزه علی عرب‏مختاری هم طلبه‏ای است اهل اصفهان. او به سؤالاتمان چنین پاسخ می‏دهد:
انس با خدا، یعنی این که همیشه خدای تعالی را بهترین دوست و یاور خود در تمام امور زندگی بدانیم. باید این دوستی به قدری اوج گرفته باشد که دیگر به راحتی نتوانیم از ذکر خدا غافل شویم.
همه موجودات، هر چه دارند و ندارند، از فیض الهی است و هرچه را هم که از غیر خدا بخواهند، به خود او برمی‏گردد. انسان هم که کامل‏ترین موجودات است، پس چه بهتر که امورمان را مستقیماً از خود او بخواهیم و با او انس داشته باشیم.
انس با خدا، شرط خاصّی ندارد. هر کس در هر لحظه و هر مکانی می‏تواند با خدای متعال، انس داشته باشد. همان‏طور که حضرت موسی(ع) از خدای متعال پرسید: «کَیْف أصِلُ الیک؟؛ چگونه به تو برسم؟» و خدای متعال فرمود: «قصدک الیّ وصلک الیّ؛ همین که مرا قصد کنی، به من رسیده‏ای». البته انس به معنای واقعی آن، پس از این اتّصال و رسیدن به وجود می‏آید.
انس با خدا، بهترین راه کمال و استفاده از لحظه‏های زندگی است و به قدری زندگی انسان را شیرین می‏کند که حاضر نیست آن را با هیچ چیز دیگری عوض کند.


1 . ق، آیه 16.
2 . بحار الأنوار، ج 70، ص 25.
3 . علل الشرائع، ص 140.

 




موضوع مطلب :

چهارشنبه 87 مهر 24 :: 4:43 عصر

امکانات جانبی




جدیدترین قالبهای بلاگفا


جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ

چت روم فارسی

ابزار پرش به بالا

پیوندها
لوگو
مردم می گویند، ” آدم های خوب را پیدا کنید و بدها را رها کنید.”
اما باید اینگونه باشد، ” خوبی را در آدم ها پیدا کنید و بدی آن ها را نادیده بگیرید. ”
هیچکس کامل نیست********دنیا هم به آدمهای خوش بین نیاز دارد هم به آدمهای بد بین چون افراد خوش بین هواپیما میسازند،افراد بدبین چتر نجات!
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز: 35
  • بازدید دیروز: 98
  • کل بازدیدها: 351424

جدیدترین قالبهای بلاگفا


جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ